فرهنگ سامری انحرافی بود که در امت ودیانت حضرت موسی رخ داد مرام منکوسی که در غیبت کوتاهی که حضرت موسی از قوم خودداشت وبرای مناجات در طور معتکف بود به دست سامری بنا نهاده شد بخشی از گزارش قرآن در این باره چنین است :
پس برای آنان مجسمه گوساله ای که صدای گاو داشت بیرون آورد ، آن گاه [ او و پیروانش ] گفتند : این معبودشما و معبود موسی است که [ موسی آن را ] فراموش کرد)طه /75
وموسی طبق ییان قرآن این گونه آن مجسمه که از طلا بود را نابود ساخت :
(موسی خطاب به سامری گفت ) و [ اکنون ]بهمعبودت که همواره ملازمش بودی نگاه کن که حتماً آن رادر آتش بسوزانیم ، سپس سوخته اش را در دریا مى پاشیم .(طه/79)
پس از آن گرچه گوساله نابود شد وقوم موسی گوساله پرستی را در ظاهر رها کردند اما این فرهنگ ومنش کم وبیش در جوامع واقوام دینی باقی ماند ودر تاریخ اسلام نیز به شکل های مختلف این انحراف تکرار شده است و اما از همه عجیب تر آن است که فرهنگ سامری ،فرهنگی که باطنش پرستش ظواهر واشتباه گرفتن خدا و حقیقت با خدایان باطل و قلابی وسیر قهقرایی از حقیقت فوق جماد وحیوان وانسان به سمت باطل جامد ومنجمد است را به نوعی در جامعه خود ودرمرکز ترویج تشیع می بینیم ساختن قرآن کشتی مطلا این یعنی بازسازی همان فرهنگ در شکل اسلامی اگر سامری از طلا گوساله می ساخت ومی گفت این معبود شماست دراین جا با طلا قرآن کتاب خدا را می سازنند یعنی قرآنی که احکام ومعارفش باید جاری در زندگیمان باشد را در انجماد زرگرفته قرار می دهند ومفهوم آن در عمل این است که قرآن دارای روح وحرکت را باید به قرآن ساکن وساکت وراکت و جامد والبته زرین ودارای شکوه منجمدانه تبدیل کنیم و بدتر این که به جای اجرای فرمان مهم وجامعه ساز قرآن در اقامه قسط وعدل در جامعه که فرمود :
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ
همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنانکتاب و میزان نازل کردیم تامردم به عدالت بر خیزند ، .(حدید/52)
در عوض قرآن مطلا می سازیم واین یعنی نفی قرآن با ظاهر قرآنی یعنی نفود وتداوم فرهنگ سرمایه پرست سامری در جامعه مذهبی ما یعنی اوج انجماد وجمود فکری وظاهر گرایی در فرهنگ دینی آن هم در زمانی که این میزان طلا که دهها کیلو ذکر شده می تواند گره از کا ر صدها نفر بگشاید شاید متصدیان بگویند هزینه آن از بیت المال نبوده وشخصی بوده به فرض که چنین باشد عالمان وظیفه هدایت این سرمایه دار مدعی دین را ندارند؟ تا اورا به سمت استفاده درست از سرمایه سوق دهند واز فرهنگ سامری به فرهنگ موسوی ومحمدی وعلوی بخوانند ش وحداقل حمایت معنوی وپشتیبانی های دیگر نکنند ودر بوقا وکرنا نکنند؟
این عمل سامری نشان نشان از واقعیت تلخ فرهنگ دینی در گرفتار شدن در جمود و سیر به قهقرا دارد که در غیبت مصلحان دلسوز ودرد آشنا ودوری متولیان از حقایق دین و حاکمیت فکری قشریت ونفی وطرد اندیشه و نقد و نظر رخ داده است بیاید به جای تبعیت از طلا پرستی عوام یهود و مطلا کردن مقدسات کشیشان مسیحی به عدالت وسادگی محمد وعلی برگردیم امام حسین که در کربلا علیه اشرافیت اموی قیام کرد شهید نشد تاما بعداز هزار سال هنوز مفهوم قیامش را در نیابیم وبرای حرمش قرآن وکشتی مطلا هدیه ببریم بگذارید حرم حسین این پناهگاه مستضعفان، علوی و حسینی بماند وبا نشان اموی وسامری آن مکان مقدس را آلوده و بد منظر ومتضاد با عدالت محمدی و قرآنی نسازید